سبوی بی قرار من حسین لشکر حسین همیشه پاسدار من حسین لشکر حسین
فقط خط تو مانده است میان سینه ی عدو غرور ذوالفقار من حسین لشکر حسین
برآستین خالی ات ستاره بوسه می زند شبیه تک سوار من حسین لشکر حسین
چقدر تشنه ام خدا و جوی کوچه پر گل است زلال جویبــــار من حسین لشکر حسین
کشیده بر سرت خدا کلاه سبز ساده ای بهانه ی بهار من حسین لشکر حسین
تمام لاله ها قلم فقط منم و یک قلم شکسته در کنار من حسین لشکر حسین
خش خش پاییز است
مه گرفته نفس دهکده را
مادرم گفت که گرگ آمده است
بروم بره نترسد
بروم مرغابی ...
بروم بزغاله ...
پدرم می آید